صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

۱۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پنجشنبه‌ها» ثبت شده است

بعد از ظهر پنجشنبه، خیابان ولیعصر، بالاتر از پارک ساعی
جای پارک در سایه، خیابان خلوت، دفتر آرام و زیبا
همین‌ها کافی است تا این دیدار را به فال نیک بگیری.
معماری دلنشین، جوان‌های فعال و مذهبی، چای خوش طعم، تولیدات قوی و ممتاز، کار تیمی و حرفه‌ای، افق روشن و رفیقی که از او چیزهای بسیاری آموخته‌ای.
فی الجمله به قول سعدی «زبان از مکالمه او در کشیدن قوّت نداشتم و روی از محاوره او گردانیدن مروّت ندانستم که یار موافق بود و ارادت صادق»
هر چند که جلسه در ابتدا فقط برای تجدید دیدار و خوش و بشی دوستانه بود، اما خوشبختانه من برای ادامه‌ی آن «دستور جلسه» داشتم و الحمدالله بعد از چند سال بلاتکلیفی تصمیم‌های خوبی برای ادامه‌ی یک همکاری اخوینی گرفتیم.
حس خوب برداشته شدن یک بار سنگین از دوش، حس خوب تماشای رشد یک رفیق، حس خوب پینگ‌پونگ بازی کردن با دو راکت، حس خوب خوردن کیک در جشن تولد، حس خوب تنفس و حس خوب چشیدن ثمره‌ی صبر کردن.
درود خدا بر او که فرمود: «خداوند ادامه‌ی دوستی دیرینه را دوست دارد. پس آن را ادامه دهید.» و فرمود: «صبر کلید گشایش‌هاست.»

# دوست

# رسانه

# مجیدم

# پنجشنبه‌ها

  • ۴ نظر
  • پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲
  • :: بداهه
حالا نشسته‌ام روی یک صندلی که برای من بزرگ است.
عزیز همیشه می‌گوید: «آدم‌های بزرگ کار را به اندازه‌ی خودشان بزرگ می‌کنند.»
حالا نمی‌دانم آیا آدم‌های کوچک هم می‌توانند کار را به اندازه‌ی خودشان کوچک کنند یا نه؟
اگر نتوانم حد و حدود و مراحل این کار را به اندازه‌ی توانایی خودم کوچک کنم، خواه‌ناخواه نتیجه‌ی کار کوچک در می‌آید.
اما کارِ کوچکِ با برنامه کجا و کارِ بزرگِ کوچک از آب درآمده کجا؟
الهی
مددی.

# زندگی

# ققنوس

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: عزیز

ما اگر بی جا به هم اعتماد کنیم سرمایه هایمان را از دست می دهیم؛
و اگر به موقع به هم اعتماد نکنیم همدیگر را از دست می دهیم.
*
کدام را بیشتر لازم داریم: همدیگر را یا سرمایه هایمان را؟
اصل «خطرپذیری در تجارت» حکم می کند که زودتر از آن که به هم بی اعتماد شویم به هم اعتماد کنیم.
*
جلسه ی خوبی داشتیم درباره ی آینده ی رازدل با حضور عضو جدید شورای مدیران. ان شاء الله که خوش فرجام باشد.

# امین

# دوست

# رازدل

# پنجشنبه‌ها

  • ۱ نظر
  • پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: نغز

خلاصه موارد مهم جلسه امروز:
* بین «صفر» و «یک» بینهایت عدد «حقیقی» وجود دارد که هیچ کدام «طبیعی» نیستند. ما بعد از پر کردن تمام فضای ممکن فعالیت فرهنگی از نهادهای موازی، به سمت تأسیس نهادهای بالادستی فرهنگی رفته ایم و از نظر ریاضی این فضا دیگر اشباع شدنی نیست!
* با کارفرما توافق کرده ایم که در انجام این پروژه ی بیهوده انتظار هیچ خروجی مفیدی نداشته باشد. کارفرما هم موافق است که داریم پول مان را حرام می کنیم.
* آقای رییس حاضر شده است درصدی از کیفیت محتوا را فدای تولید شدن این کار بکند. آقای رییس «مهندس» است.
* مبنای غلطِ تصمیم گیری درستِ امروز من: وقتی هیچ گزینه ی ایده آلی وجود نداشته باشد، بقیه ی گزینه ها علی السویه هستند.
* «همکار خوب» از «کار خوب» مهم تر است.

# فرهنگ

# ققنوس

# پنجشنبه‌ها

  • ۳ نظر
  • پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: نغز

دعوت شده‌ام به طبقه دهم یک ساختمان خاص که قبلاً در طبقات دیگران آن سرک کشیده‌ام. مرتفع‌ترین مکانی‌ست که تا به حال با کسی جلسه داشته‌ام.
چند مهندس جوان در پی انجام موازی‌ترین کار فرهنگی کشور هستند و باید متقاعدشان کنم که کمی بهینه باشند. اهداف‌شان مبهم است؛ ابزارها نامعلوم؛ اختیارات نامشخص؛ وظایف گنگ.
از تعریف «کار فرهنگی» و «کار تربیتی» شروع می‌کنم و فرق «نهاد فرهنگی» با «نهاد تربیتی» را توضیح می‌دهم که اولی مخاطب عام دارد و دومی مخاطب خاص و اولی یک طرفه است و دیگری دوطرفه. راجع به تفاوت‌های کارکرد «رسانه» و «مدرسه» حرف می‌زنم و سعی می‌کنم برایشان جا بیاندازم که از هر ابزار فرهنگی انتظارات مشخصی داشته باشند و همواره به شیوه سنجش عملکردشان اهمیت بدهند.
توصیه می‌کنم که به جای تأسیس، به فکر تولید و توزیع و تبلیغ باشند و از حداکثر امکانات موجود در مجموعه مافوقشان بهره ببرند.

متأسفانه در این مقام غیر از نصیحت کردن کار دیگری برای جلوگیری از اتلاف بیت‌المال از دستم بر نمی‌آید.

# اصغرثانی

# تربیت

# رسانه

# فرهنگ

# پنجشنبه‌ها

  • :: بداهه

ا
ا           ا
ا                    ا
ا                              ا
ا                                      ا
ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا
ا                                                          ا
ا                                                                    ا
ا                                                                              ا
ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا
ا                                                                                                 ا
ا                                                                                                           ا
ا                                                                                                                   ا
ا   ا    ا   ا   ا   ا   ا   ا  ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا   ا

# سبک زندگی

# ققنوس

# پنجشنبه‌ها

  • ۳ نظر
  • پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲
  • :: نغز

بهانه‌ی زیادی لازم نیست...
همین بوی عطر خاص؛
همین دلتنگی تکراری؛
همین حرف‌های معمولی؛
*
و به یاد می‌آورم...
*
هر آدمی برای خودش تعریفی از خوشبختی دارد؛
و بعضی حرف ها را فقط روی فرش امام‌زاده حمزه می‌شود گفت.

# برادر

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: پریشان

تو: سلام. غیبت‌تون موجه است؟!
من: فی‌الحال در حرم کریمه‌ی اهل بیت، بر مزار استادِ شهیدِ این روز، دعاگویم.

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲
  • :: پیامک

برایت گفتم که رفقای امروز ما -کم کم که زمان می‌گذرد- سه دسته می‌شوند:
- عده‌ای می‌افتند در پی تأمین معاش؛
- عده‌ای در کنار معاش، نیم نگاهی هم به معاد دارند؛
- و عده‌ای بسیار اندک، علاوه بر معاش و معاد به رستگاری جمعی نیز می‌اندیشند.

تعارف را کنار بگذار و زود‌تر مسیر آینده‌ات را انتخاب کن.
آدم بلاتکلیف به چه دردی می‌خورد؟

# آینده

# سبک زندگی

# دوست

# پنجشنبه‌ها

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۱
  • :: بداهه
  • :: نغز

امروز که از سنگ‌ها و آدم‌ها صحبت کردم؛
و از الماس گفتم که سخت است و تیز؛
و از عقیق که محجوب است و محترم؛
و سنگ کف رودخانه که صیقل خورده است ولی بی‌قیمت؛
و آن تکه مرمر بی‌ارزش که کمال همنشین در او اثر کرده و بوسیدنی شده بود؛
...

در آن میان
هیچ یادم نشد که از فیروزه بگویم -که تویی-
سبزآبی، زنده و حساس که باید در حجاب باشد تا قیمت یابد.
*
پوشیده‌تر باش.

# دوست

# نامه

# پنجشنبه‌ها

  • ۶ نظر
  • پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۱
  • :: بداهه
  • :: پریشان
  • :: نغز

سرفصل مباحث جلسه (۱۸:۰۰ تا ۲۱:۰۰)
- تولید فیلم داستانی با موضوع جهادی جرأت می‌خواهد و طرح آن قابل تحسین است.
- حتماً هدف اصلی طرح داستان باید معلوم باشد تا به حاشیه کشیده نشود.
- رمان، زیربنای سینمای داستانی‌ست. بدون شناخت رمان نمی‌توان وارد کار داستانی شد.
- ضد داستان بودن فیلم باید معقول باشد و منجر به هدف خاصی شود.
- طرح فیلم‌نامه داستانی باید یک سال چکش بخورد. کار داستانی به سادگی مستند نیست.
- پیش تولید، هماهنگی تولید، مدیریت تولید این پروژه بسیار پیچیده است. (سنگ بزرگ)
- تولید فیلم بلند داستانی در قدم اول خطرپذیری بالایی دارد و توصیه نمی شود.
- هنوز جای تولید مستند داستانی و مستند کوتاه بکر در جهادی خالی است.
- باید با دقت در ظرایف جهادی از درون، به تولید فیلم داستانی کوتاه فکر کرد.
- موقعیت جغرافیایی جهادی بستر مناسبی برای تولید مستندهای گزارشی و داستانی ست.

# جهادی

# رضوان

# پنجشنبه‌ها

# رسانه

  • ۱ نظر
  • پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۱
  • :: بداهه
8:00 تا 9:00
گپ و گفت با دوستان و همکاران قدیمی - کوچه پیشداد
9:00 تا 11:00
جلسه‌ی مهارت‌های زندگی در عصر دیجیتال برای مادران
11:30 تا 12:30
گفتگو درباره‌ی فیس بوک، دوستی و آینده - زیر پل سیدخندان
14:00 تا 16:30
آموزش وردپرس و مباحث دیگر به همراه ولیمه‌ی تأهل - لانه‌ی جاسوسی
17:00 تا 18:00
بررسی طرح فیلم نامه و تفاهمنامه همکاری - میدان فلسطین
18:00 تا 19:00
گفتگو درباره‌ی حال و روز جبهه فرهنگی انقلاب با دوستان قدیمی - جشنواره عمار
19:00 تا 21:00
گفتگو درباره‌ی نقش میان یابی در برآورد میزان خطرات احتمالی ناشی از سهل انگاری - سینما فلسطین

# اصغرثانی

# دوست

# رسانه

# سینما

# محمدم

# مدرسه

# پنجشنبه‌ها

  • :: بداهه
...
اگر می‌شد
وصیت می‌کردم که
چیزی از حلقه‌ی ولایت در کفنم بگذارند؛
تا در آن دنیا شفیعم باشد
...

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

  • :: پریشان

من: غایبی که!
تو: ببخشید. داداشم خونه تنها بود؛ موندم پیشش.
من: فایل جلسه رو بعداً بگیر حتماً برادر مهربون ;)

# حلقه

# دوست

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۱
  • :: پیامک

جلسه‌ی خوب جلسه‌ای است که وقتی تمام می‌شود، وقتی توی ماشین داریم می‌رویم خانه، با هم بگومگو داریم؛ هنوز حرف برای گفتن مانده؛ سؤال داریم و بیش از اولٍ جلسه تشنه‌ی موضوع شده‌ایم.

آموخته‌ام که قسمتی از آموزش، قسمت مهمی از آموزش، توزیع عطش است.

# آموزش

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

  • :: بداهه
  • :: نغز

هر جلسه از حلقه ولایت غافلگیری خاص خودش را دارد:
این همه جذابیت در تعریف تاریخ، این همه حرف نگفته و نشنیده از تاریخ، این همه اقتدار و مظلومیت نهفته در تاریخ.

شنیدنی و عبرت آموز و به یادماندنی.
الحمدلله.

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

# تاریخ

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون