فردا به سفر خواهم رفت
-و طبق برنامهی از پیش تعیین شده-
وقتی برگردم
سی و هفت ساله هستم.
*
زندگی من
تقریباً
به دو تا هجده سال مساوی تقسیم میشود
:
هجده سال اول در پیوستگی با روستا و مرتع و خرمن؛
هجده سال دوم در گسستگی از گذشتهی خاکی و دهاتی.
*
فردا
بعد از هجده سال
به کوچهباغهای مریم بر میگردم
-و طبق برنامهی از پیش تعیین شده-
وقتی برگردم
وارد هجده سال سوم میشوم.
*
سفر به دنیای سحرانگیز کودکی
هیجان دیدن خودم؛ وقتی نوجوان بودم
صندقسنگ، آتشکده، ممد یتیم، حمام جنیان، جنگل خرسها، چشمه لشلو، گردنه لاوش، سید زکریا، ...
فردا به سفر خواهم رفت
و
رؤیا تمام خواهد شد.
# سفر
- ۱ نظر
- دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸




