صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

پایه‌های شریعت موسویه بر ده فرمان حق تعالی بنا شده است و عیسویان در امتداد آنان علی‌الاصول میبایست این ده فرمان را محترم‌ترین بدانند. متن این ده فرمان بنا بر نقل تورات و تأیید برخی روایات شیعه چنین است:

۱- من خداوند خالق تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم.
۲- تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما.
۳- نام خدای خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نکن)
۴- روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری.
۵- پدر و مادرت را احترام بگذار.
۶- قتل نکن و به مردم ظلم نکن.
۷- زنا نکن.
۸- دزدی نکن.
۹- در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.
۱۰- چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش.
در نتیجه آن یهودی یا نصرانی که به یکی از این ده فرمان بی‌اعتنایی کند، بزرگ ترین گناه را در آن شرایع کهن انجام داده است.
حال در شریعت محمدیه بزرگ ترین گناه کدام است؟ آیا یکی از این ده فرمان است؟ یا خدای محمد (صلی‌الله علیه و آله) امری دیگری را به عنوان بزرگ‌ترین گناه به مسلمانان می‌شناساند؟ می‌دانی چرا چنین است؟
*
عید شما مبارک.

# تاریخ

# اهل بیت

# توحید

# پیامبر

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۲
  • :: نغز
بالاخره مراسم لپ‌کشان دوقلوها به همراه میهمانی آش‌خوران به خوبی و خوشی برگزار شد.

# زندگی

  • ۱ نظر
  • دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: پدر مقدس
کارکرد ماشین درست جلوی ساختمان دوم شد صد هزار کیلومتر.
با پیروی از دستورالعمل خانه استراتژی کیو اف دی، خانه‌ی‌مان شد: طبقه پنجم همان ساختمان دوم.

# زندگی

# مسکن

  • :: بداهه
  • :: صندلی دوم
بدهی به دو تا سید مهربان را تسویه کردم.
برای خانواده شیرینی خریدم.

# توکل

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
روکش صندلی‌های جلوی ماشین را شستم.

# زندگی

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: صندلی دوم
با بچه‌ها رفتیم جمکران دعای عرفه.
زیرانداز پهن کردیم و شیرخشک درست کردیم و بچه به بغل چند جمله‌ای هم دعا خواندیم.

# دعا

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: پدر مقدس
عزیز با سبزی‌های تازه، قورمه سبزی پخته.
عصری سبک می‌خوابم؛ سبک بیدار می‌شوم.

# زندگی

  • :: عزیز
عصری بعد از نه ماه محمدحسن را می‌بینم و مفصل حرف می‌زنیم.
دردمند و سربلند.

# پنجشنبه‌ها

# دوست

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
با مهربانی، امتحانی سخت از بچه‌ها می‌گیرم: نقشه گنگ غرب آسیا در کلاس تاریخ معاصر ایران.
باز هم برای عزیز سبزی می‌خرم.

# امتحان

# مدرسه

# کلاس

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: عزیز
برای اولین بار در جلسه‌ی قرآن بچه‌های کانون مسجد شرکت می‌کنم.
دلم برایشان تنگ شده بود.
می‌خندند.

# کانون

# معلم

# قم

  • ۰ نظر
  • سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

همه‌ی نوشته های به دردبخورم در ده سال گذشته را یک جا جمع کردم. البته نه این که نوشته‌های صاد به دردنخور باشند. اما نوشته‌های روزانه و کوتاه وبلاگی شأنیت متفاوتی با مطالب مفصل و مطبوعاتی دارد و بستر انتشار متفاوتی هم می طلبد. حالا کارنامه‌ی رسمی نوشتاری من شامل بیش از ۱۶۰ مطلب است که در حداقل پنج وبلاگ مختلف منتشر شده. البته از بین آن‌ها شایسته است که برخی را به صاد منتقل کنم.

از سر نوشت را امروز که روز اول ماه حج باشد افتتاح می کنم. البته صاد همچنان برقرار خواهد بود ان شاء الله برای روزنوشت‌ها و غیررسمی‌ها.
هیچ کس از سر نوشت خودش خبر ندارد.

# نوشتن

# صاد

  • ۳ نظر
  • دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

سبزی خریده‌ام برای عزیز. مقیّد است که اگر سفارش خریدی می‌دهد، حتماً پولش را هم بعداً حساب می‌کند. بجای هفت هزار تومان، یک اسکناس ده هزار تومانی می‌دهد و می‌گوید: «بقیه‌اش را بستنی بخر و بخور.»
انگار هفت ساله‌ام. از مدرسه برگشته‌ام. پدر مثل همیشه مأموریت رفته و عزیز برای خریدِ خانه بیرونم می‌فرستد:
«بستنی بخر و بخور»
جایزه‌ی مادر به پسری که کار سختی را خوب انجام داده است.

# سبک زندگی

# قصه

  • :: عزیز
  • :: کودکی

هر جلسه‌ی حلقه شگفتی خاص خودش را دارد. امروز هم جمعیت زیاد؛ و موضوعی جذاب و متناسب با نیاز؛ و مهمانی عزیز و قابل استفاده.
آدم باید کور باشد که دست خدا را در این کار نبیند.

حلقه‌ی ولایت بستری است برای جاری شدن رود اندیشه و مهربانی و تجربه. گوارا و زلال باد!

# توحید

# توکل

# حلقه

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
چرا چیزی را که باید بپرسی نمی‌پرسی؟
*
من صبرم زیاد است. این‌طرف‌ها همه این را می‌دانند.

# برادر

  • :: بداهه
...
بعضی حرف‌ها را فقط روی فرش امام زاده حمزه (ع) می‌توان نجوا کرد (تعریف خوشبختی)
...
برخی سؤال‌ها را فقط در حیاط مسجد جمکران می‌توان پرسید (چشم انداز آینده)
...
و بعضی توصیه‌ها را هم فقط در دکان جگرکی می‌توان گفت. (اهمیت دانایی)
*
حالا کاملاً مطمئنم که هیچ حرف مهمی را نمی‌توان پشت تلفن گفت.

# برادر

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه

بچه‌های کلاس تاریخ معاصر در جلسه‌ی اول چنین پاسخ دادند:

۱- لذت (تاریخ پر از قصه‌ها و حکایت‌های جالب است که خواندن آن‌ها سرگرم‌کننده است.)
۲- نمره (واحد رسمی سال سوم دبیرستان است که اجباراً باید بخوانیم و بگذرانیم و نمره بگیریم.)
۳- تجربه (خواندن تاریخ زمینه استفاده از تجربه‌ی گذشتگان را ایجاد می‌کند- مطالعه وقایع)
۴- آینده (بررسی فراز و فرودهای تاریخی در گذشته می‌تواند راهنمای حرکت آینده باشد- تاریخ تحلیلی)

# تاریخ

# مدرسه

# کلاس

  • ۰ نظر
  • چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون