صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

خدایا!
ما پرتاب نمی شویم به سویی جز آن که تو ما را پرتاب می کنی
و ما به نشانه نمی نشینیم جز آن که تو ما را به نشانه می نشانی
وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـکِنَّ اللّهَ رَمَى
*
خدای را که مبادا
دل از نشانه بیفتد.

# توحید

# توکل

# شهید

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲
  • :: نغز
  • :: ذکر

«گزینه‌ی روی میزتیم آهو»

امضا:
شیر بیچاره‌تر

# دوست

# شیرآهو

# محبت

  • ۳ نظر
  • چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بیت
  • :: نغز

فرض کنید امکان برقراری ارتباط با روح ملکوتی شهید بزرگوار سید مرتضی آوینی برایمان میسر شده است و ایشان بیست سال بعد از شهادتشان می‌توانند به ما در زمینه‌های تخصصی‌شان مشورت بدهند.
از آن‌جایی که در زمان حیات ظاهری ایشان بسیاری از نوآوری‌های تکنولوژیک مثل رایانه، اینترنت، بازی‌های رایانه‌ای و تلفن همراه وجود نداشته لذا کلام صریحی از او درباره‌ی چند و چون این فن‌آوری‌های غربی و نسبت آن‌ها با انسان در دست نیست. پس خواهش می‌کنم سوالات خود را در حوزه‌ی فن‌آوری‌های نوین رسانه‌ای و تأثیر آن بر انسان و تربیت و ... در نظرهای همین یادداشت مرقوم بفرمایید.

ان شا‌ء الله بعد از دریافت پاسخ‌ها از شهید آوینی، نتیجه به اطلاع افراد مشارکت کننده خواهد رسید.

با تشکر

# رسانه

# تربیت

# آوینی

# فن‌آوری

  • ۵ نظر
  • سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بداهه

آدمی که مدرک مهندسی‌ش رو قاب کنه بزنه به دیوار؛ بعد بره دنبال دل‌ش و تاریخ (ایضاً مدیریت و علوم تربیتی و علوم اسلامی و هنر و غیره) بخونه، نباید هم انتظار داشته باشه که کسی روز مهندس رو بهش تبریک بگه؛ ولو این‌که صبح تا شب کار مهندسی بکنه!

# دانشگاه

  • ۳ نظر
  • دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بداهه
  • :: نغز

شانزده سالگی

# دبلیو

  • ۲ نظر
  • يكشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بیت
  • :: پریشان
  • :: کودکی

سایه روشن

سایه روشن
بررسی آسیب‌های اجتماعی و روانی
بازی‌های رایانه‌ای، گیم‌نت، اینترنت و کافی‌نت ها

از امروز
شنبه تا پنجشنبه
ساعت پنج عصر
رادیو معارف
FM 96

# سواد رسانه‌ای

# اداره

# تربیت

# رسانه

  • :: بداهه
سلام
بیتاب نوشتنم
دعا کن برای حال خرابم
دعای تو خوب است
...

# دعا

  • :: پیامک

ساختمان‌های قدیمی حال و هوای عجیبی دارند. مدام به این فکر می‌کنم چه آدم‌های رنگ به رنگی روزی زیر این سقف بوده‌اند و روی این پله نشسته‌اند و به این دیوار تکیه داده‌اند؟ هر چقدر که این ساختمان‌های قدیمی عمومی‌تر باشند،‌ هجوم انبوه این سوال‌ها به ذهنم بیش‌تر می‌شود. مثل یک بیمارستان، یک مسجد، یک مدرسه.
*
امروز به دبیرستانی در مرکز تهران قدیم رفتم که سال ۱۳۲۹ ساخته شده و هنوز پا بر جا بود. مجموعه‌ی نامتوازنی از ویرانی و بازسازی و خرابی و نوسازی در طول شصت سال. آنچه هنوز از دل ویرانه ها سر پا بود و نفس می‌کشید دو حیاط به هم مرتبط بود با دو طبقه اتاق و کلاس که همگی رو به حیاط گشوده می‌شد. در مرز دو حیاط چند درخت کهنسال؛ و در گوشه و کنار، نشانی‌هایی از تاریخ اجتماعی نیم قرن اخیر.
در راهروها و کلاس‌ها قدم می‌زدم و به این فکر می‌کردم که چه پسرهایی در این اتاق‌ها مرد شده‌اند؛ چه دانشمندانی پشت این میز و نیمکت‌ها باسواد شده‌اند و چه آدم‌های بی‌کاره و بی‌فایده‌ای در این حیاط دویده‌اند و فریاد کشیده‌اند. چقدر در این مدرسه خندیده‌اند و گریسته‌اند. چند نفر چند بار چند جای این بنا دست دیگری را گرفته‌اند و یا به کسی پشت پا زده‌اند...

*
می‌بینی؟ شب شده‌است و این فکرها رهایم نمی‌کند.

# تاریخ

# تهران

# قصه

# مدرسه

# پنجشنبه‌ها

  • ۰ نظر
  • پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲
  • :: بداهه

معماری داخل واحدها از طرح‌های اروپایی بومی شده به نوعی که راحتی یک خانواده ایرانی را ایجاد نماید توسط مهندسین خوش نام داخلی طراحی گردیده به صورتی که هر واحد دارای ورودی مستقل، سرویس مهمان و سالن پذیرایی و ناهارخوری مستقل و آشپزخانه دلباز همراه با صبحانه خوری با دید تهران و بالکن جلوی صبحانه خوری با باربیکیو مجهز به گریل و اینفارارد و آشپزخانه مطبخ جهت پخت و پز با تمامی ملزومات و سینک صنعتی مجزا گردیده و نشیمن اختصاصی و همچنین سالن سینما داخل واحد با پرده و پرژکتور حرفه ای مجهز گردیده. چهار اتاق خواب همراه با سوئیت اختصاصی با ورودی جداگانه و درب آسانسور جداگانه همراه با مینی آشپزخانه مستقل از دیگر امکانات طراحی واحدها می‌باشد.

در جمله‌بندی‌ها تغییری نداده‌ام و عیناً از سایت یک مجتمع مسکونی یازده طبقه در تهران نقل کرده‌ام.
واقعاً ما داریم با خودمان چکار می‌کنیم؟

# تهران

# سبک زندگی

# فرهنگ

  • :: بداهه

امروز با سایت نسیم حیات آشنا شدم که بسته‌ی جامع و خوبی برای مطالعه آثار شهید آوینی آماده کرده‌است. به همه‌ی دوستان توصیه می‌کنم اگر وسوسه شدند که روزی کتابی از شهید آوینی را برای مطالعه دست بگیرند حتماً نگاهی به این سیر مطالعاتی بیاندازند.
برای سهولت دسترسی، فایل جدول این سیر مطالعاتی را ضمیمه می‌کنم:

فایل سیر مطالعاتی شهید آوینی

# آوینی

  • :: کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى
حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ
قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى
وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ
مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ

صدق الله العلی العظیم
سوره بقره، آیه ۱۲۰

پ.ن:
«ملت» را علامه طباطبایی به شیوه‌ی زندگی تعبیر کرده است.

# دین

# سبک زندگی

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲
  • :: ذکر
... جمع سنت و تجدد ممکن نیست و اگر در سرزمین آفتاب این جمع امکان یافته، از آن روی است که از یک سو مقاومت سنت ژاپنی در برابر تمدن غرب و توسعه سرمایه داری از همه جای دیگر کم تر است و از سوی دیگر، در بطن سنت ژاپنی صفات و خصایصی وجود دارند که می توانند با توسعه تکنولوژی و تمدن سرمایه داری هم سویی و هم جهتی داشته باشند.
... تمدن صنعتی ماهیتاً امکان قبول صورت های متعدد قومی ندارد و در هیچ جای دیگر از دنیا جز با همان صورتی که در غرب به خود گرفته است موجود نمی شود. تمدن تکنولوژیک ماهیتاً با هیچ شریعت دیگری نیز جمع نمی شود، چرا که خود در صورت یک شریعت ظهور یافته است، شریعتی که با آداب و سنن و نظام اخلاقی خاصّ خویش همراه است.
... ژاپنی ها ... از همان آغاز، تجدد را همچون «فرایندی غیر قابل تجزیه» یافتند. سران حکومت، در اوان بازگشت امپراتور میجی و آغاز دوران تجدد، بر خود لازم دیدند که لباس شب بر تن کنند و هر یکشنبه شب را در باشگاه دولتی روکومیکان با والس و رقص های جمعی اروپایی بگذرانند و امپراتور ناگزیر شد که برای مبارزه با معتقدات بودایی مردم، گوشت گاو بخورد. آنها تکنولوژی جدید را چون یک سیستم به هم پیوسته یافتند که وجود هر یک از اجزای آن مستلزم وجود همه اجزای دیگر است و اما با این دریافت نیز اگر چه شرط لازم توجه تام و تمام به تجدد فراهم می آید، ولی کار به اتمام نمی رسد؛ شرط کافی آن است که امکان پذیرش شریعت جدید تمدن صنعتی برای یک قوم وجود داشته باشد.
این شرط نیز در ژاپن محقق بود.
+

# غرب

# سنت

# فن‌آوری

# آوینی

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
  • :: روایت امروز
اصل ۷- آگهی‌ها باید از نظر اجراء و سبک به نحوی ساخته شوند که بینندگان و شنوندگان به سادگی آنها را از برنامه های تلویزیونی و رادیویی تمیز دهند.

اصل ۱۵- در آگهی‌ها نباید با استفاده از تمهیدات فنی و یا بکارگیری تصاویر با زمان های کوتاه و یا شیوه های دیگر ضمیر ناخودآگاه مخاطب تحت تاثیر قرار گیرد و پیام مورد نظر بدون دادن آگاهی لازم به بینندگان منتقل شود و اذهان آنان را تحت تاثیر قرار دهد.

اصل ۲۵- تعیین جایزه برای تشویق مخاطبین آگهی به خرید و مصرف بی رویه مجاز نیست .

اصل ۳۰- نشان دادن تاثیر آنی استفاده از وسایل درمانی مانند لاغر شدن فوری و یا به تصویر کشیدن فرآیند تاثیر داروها، شامپوها، مواد شوینده، روغن ها، بر بدن انسان به هر شیوه ای از آن جمله تمهیدات انیمیشن مجاز نمی باشد.

اصل ۴۴- آگهی نباید شامل منتخبی از مطالب برنامه های صدا و سیما بوده و یا با استفاده از تصاویر و موسیقی متن این برنامه‌ها ساخته شده باشد.

اصل ۵۸- حضور خانم‌ها در آگهی هایی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانم‌ها بستگی نداشته باشد مجاز نیست .

اصل ۶۵- در آگهی نباید از کودکان با صراحت درخواست شود محصولی را خریداری کنند و یا از والدین خود و دیگران چنین درخواستی کنند و نباید خرید موضوع آگهی برای کودکان و یا ترغیب دیگران به این امر به عنوان انجام یک وظیفه مطرح شود.

اصل ۷۷- در آگهی های تلویزیونی نباید کودکان عریان یا نیمه عریان نشان داده شوند در شرایطی که موضوع آگهی نشان دادن کودکان را در این گونه شرایط ایجاب کند با تصویب قبلی فیلمنامه ممکن است .

اصل ۷۹- در هیچ صحنه ای از آگهی‌ها افراد نباید در حال پرخوری و یا خوردن با حرص و ولع نشان داده شوند.

منبع 
با تشکر از امیرحسین

# حبیب

# رسانه

# سواد رسانه‌ای

# فرهنگ

  • ۴ نظر
  • يكشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲
  • :: روایت امروز

از امروز ضبط مجموعه جدید برنامه «سایه روشن» رو شروع کردیم. قراره در ماه اسفند هر روز عصر پخش بشه. موضوع خاص برنامه رو هم بررسی ابعاد اجتماعی و روانی آسیب های «گیم نت» و «کافی نت» قرار دادیم.
توی عمرمون پامون به کلانتری باز نشده بود که به لطف این برنامه باز شد. رفتیم پیش معاون اجتماعی ناجا و پلیس فتا و ...
کارشناس جدیدی هم پیدا کردیم که خیلی باحاله. البته فعلاً از قسمت‌های اول برنامه راضی نیستم. ایشاللا که در قسمت‌های بعدی بهتر بشه.

# اداره

# رسانه

  • :: بداهه
امروز که بعد از پانزده سال دوباره این برنامه‌ی تبلیغی تلویزیونی را دیدم، علاوه بر تداعی خاطرات و زنده شدن یاد لحظات خاص نوجوانی در دهه هفتاد، نکته‌های ریز و دقیقی از ساختار این برنامه توجهم را جلب کرد:
  • استفاده از شعر کلاسیک، ساده فهم و درست از نظر ادبی
  • داستان پردازی برای ارایه‌ی پیام
  • تنوع موقعیتی و مکانی (کلاس درس، پارک، خانه، آشپزخانه، بیمارستان)
  • تنوع و تعدد بازیگر (هم دختر و هم پسر)
  • ترکیب هدفمند شخصیت‌های واقعی و پویانمایی
  • عدم سوء استفاده از کودکان در شهوانی کردن تبلیغ
  • عدم سوء استفاده از موسیقی در مطرب و مهیج کردن تبلیغ
  • توجه به خانواده محوری و مدرسه محوری در‌ تربیت
  • رعایت طرح درس یک جلسه آموزشی (یادآوری مطلب گذشته، ارایه پیام جدید، ذکر مثال، یادآوری پیام جدید در انتها)
  • تأثیرگذار کردن درک پیام با درگیر کردن احساسات مخاطب در انتها (صحنه بیمارستان)
  • هشدار دهندگی در عین دوست داشتنی بودن
  • و ...
مدت‌ها بود که به این فکر می کردم که آیا می‌شود تبلیغ کرد و اغوا نکرد؟ دعوت کرد و گول نزد؟ ترغیب کرد و افراط نکرد؟ به نظرم این نماهنگ تبلیغی آقای ایمنی نمونه‌ی کامل و آموزنده‌ای از پیمودن مسیر بومی و اخلاقی در تبلیغات است.
*
شما از این تبلیغ چه خاطراتی دارید؟ چه برداشتی دارید؟ راستی پیرمردها کجای مجلس نشسته‌اند؟

# رسانه

  • :: بداهه

تاریخ فراغت از تحصیلم انتهای ماه چهار است. دو سال غیر حضوری درس خواندنم و حالا شش ماه است به صورت حضوری دنبال مدرکم می‌دوم.
یک روز رفتم «یزد» که مدرک کارشناسی را بگیرم که بدهم «قم» و کارشناسی ارشد بگیرم. تأییدیه تحصیلی را دستم ندادند و گفتند پست می‌کنند.
پستچی «قم» نامه را تحویل «دبیرخانه ساختمان جدید» داده و به «دبیرخانه ساختمان قدیم» نرسیده. گفتند خودت برو بگیر. رفتم «ساختمان جدید». شیر تو شیری بود تماشایی. خودم از لابلای صدها پاکت نامه‌ی بازشده و باز نشده، نامه‌ام را پیدا کردم. پنج هفته از رسیدنش می‌گذشت و ممکن بود به همین منوال پنج سال هم بماند و کسی پیدایش نکند. «دبیرخانه ساختمان جدید» نامه را داد دست خودم که ببرم «امور دانش آموختگان» در «ساختمان قدیم». «امور دانش آموختگان» مرخصی بود. یک هفته‌ای معطل شدم. آمد و نامه و سایر مدارک را تحویل دادم و تمام شد. گواهی خواستم. «اتوماسیون اداری» قطع بود. گفت باشد برای بعد.
بالاخره سه‌شنبه امور دانش‌آموختگان گواهی اتمام تحصیلات با «اتوماسیون اداری» فرستاده «دبیرخانه». امروز رفتم «دبیرخانه». مرخصی بود. رفتم دفتر ریاست. توی «اتوماسیون اداری» جستجو کرد. نبود. رفتم «امور دانش آموختگان». مجدداً تأکید کرد که سه‌شنبه نامه را فرستاده و شماره نامه را هم داد. رفتم «دفتر ریاست». شماره نامه را جستجو کرد. نبود. گفت برو بگو دوباره بفرستد. رفتم «امور دانش آموختگان» و گفتم نامه را دوباره بفرستید. فرستاد. رفتم «دفتر ریاست». نامه را چاپ و مهر کرد و تحویلم داد.

پ.ن.۱
فاصله‌ «قم» تا «یزد» حدود ۵۰۰ کیلومتر

پ.ن.۲
فاصله‌ی «ساختمان قدیم» و «ساختمان جدید» حدود ۲۰ کیلومتر

پ.ن.۳
«امور دانش آموختگان» طبقه سوم ساختمان ۲ و «دفتر ریاست» طبقه دوم ساختمان ۳ است. با فاصله‌ی ۱۰۰ متر

پ.ن.۴
خودشان هم می‌دانند که کسی به تلفن جواب نمی‌دهد. لذا زحمت گرفتن شماره‌ی همدیگر را هم نمی‌کشند. ارباب رجوع را ارسال می‌کنند.

پ.ن. جهت خنده
«امور اداری» اداره‌مان گواهی اتمام تحصیلات را قبول نکرد. گفت باید اصل تأییدیه تحصیلی موقت را بیاوری؛ منگوله دار.
کارمان افتاد برای سه ماه دیگر.

مطلوب است:
- محاسبه مسافتی که من تا الان طی کرده‌ام.
- محاسبه مسافتی که از این به بعد باید طی کنم.
- طراحی شکلک مناسب (اسمایلی سابق) برای امور اداری در انتهای این نوشته

# دانشگاه

# اداره

  • ۲ نظر
  • پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۲
  • :: بداهه
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون