صاد

ص والقرآن ذی الذکر
صاد

یا بکُش؛
یا دانه دِه؛
یا از قفس آزاد کن.
.
.
.

صاد گرد
سر رسید موضوعی
نظرصاد
سر رسید ماهانه

عضو باشگاه وبلاگ نویسان رازدل

اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت
دل لیلی از او شوریده تر بود

شما هم متوجه حجم بی‌سوادی، عقب افتادگی ذهنی و پوچ گرایی تبلیغات‌چی‌های شهرداری تهران در این چند ماهه شده‌اید؟
تهران را پر کرده‌اند از این بیت «ای بی‌نشانه که خدا را نشانه‌ای / هر جا نشان توست، ولی بی‌نشانه‌ای»
یعنی آن کسی که دکمه‌ی پرینت صدها متر بنر شهری را می‌زده یک‌بار هم به خودش زحمت نداده این کلمات را با صدای بلند بخواند و بفهمد که مشکل «وزن» دارد. (بی‌نشانه در مصرع اول باید بشود بی‌نشان) مشکل وزنی به کنار، این بیت اصلاً چه معنی دارد؟
یا مثلاً همین سفیهان جلوی دانشگاه الزهرا (س) زده‌اند «یاس بوی عطر نیت می‌دهد» خب این یعنی چی؟ چکار کنم خب؟
کمی آن‌طرف تر زده‌اند «یاس بوی اخلاق پیامبر می‌دهد» این الان وزن دارد؟ آموزنده است؟ بوی اخلاق؟ معنا دارد؟
در ابعاد پنج متر در ده متر کنار بزرگراه نوشته‌اند: «حضرت زهرا (س) الگوی معنویت و جهاد بود» یعنی بود که بود؛ به شما شهروند گرامی ربطی ندارد؛ خودتان را اذیت نکنید؛ یک چیزی بود و تمام شد.
مثلاً ابتکار زده‌اند و روی پارچه مشکی نوشته‌اند و زیر پل‌های عابر پیاده نصب کرده‌اند که حضرت زهرا (س) فرمود: «خداوند پس از غدیرخم برای هیچ کس حجّت و عذر و بهانه‌ای قرار نداده است.» با من بودی؟ الان وقت نوشتن از غدیرخم است؟ این را چکار کنم وسط فاطمیه؟ عذر و بهانه نیاورم؟ برای چه کاری عذر و بهانه نیاورم؟
**
من روزی خواهم مرد. اما اگر سال‌ها بعد از این کسی این یادداشت را می‌خواند و آن روز اسناد و مدارک حضور بهایی‌ها و یهودی‌ها و کافرانِ نجسِ حربی در پوشش مدیران و مسئولان و طراحان تبلیغات شهرداری تهران افشا شده است فاتحه‌ای برای این بنده‌ی خطا کار قرائت بفرمایند.

# فرهنگ

  • ۰ نظر
  • دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶
  • :: بداهه

 هربار که پس از کاوش فیس‌بوک در مورد زندگی‌تان حس بدی دارید سری به گوگل بزنید و چیزهایی را در جعبۀ جست‌وجو تایپ نمایید. تکمیل خودکار گوگل جست‌وجوهای دیگر افراد را به شما می‌گوید. تایپ کنید «من همیشه...» و پیشنهاداتی را بر اساس جست‌وجوهای دیگر افراد می‌بینید «من همیشه احساس خستگی می‌کنم» یا «من همیشه اسهال دارم». این تفاوتی آشکار با رسانه‌های اجتماعی است که در آن‌ها ظاهراً همه «همیشه» در حال گذران تعطیلات در کارائیب هستند.
با مجازی‌تر شدن زندگی‌هایمان، شعار جدیدی برای خودیاری در قرن بیست‌ویکم پیشنهاد می‌کنم که به لطف کلان‌داده‌ها به دست می‌آید: پست‌های فیس‌بوکی دیگران را با جست‌وجوهای گوگلتان مقایسه نکنید.

ترجمان

# اینترنت

# سواد رسانه‌ای

  • :: روایت امروز

امروز -که آلوده بود و مدرسه‌ها تعطیل بود- به یک مهمانی دانش‌آموزی رفتم و دو ساعت در جمع چهل تا پسر شانزده ساله سخنرانی کردم.
ابتدای جلسه از بچه‌ها خواهش کردم که چیزی را ضبط نکنند؛ بیرون جلسه با هم درباره‌ی آن چه شنیده‌اند حرف نزنند و به کسی از افرادی که در جلسه حضور ندارد درباره‌ی این جلسه چیزی نگویند. بچه‌ها قبل از شروع صحبت اصلاً نمی‌دانستند که قرار است در چه موضوعی گفتگو کنیم و در انتها هم نفهمیدند که اگر جلسه‌ی دومی تشکیل شد قرار است چه بگوییم.
این حجم از سکوت رسانه‌ای و خبری -در زمانه‌ای که عطسه کردن نوزادان در گهواره هم لایو پوشش داده می‌شود- برای همه‌مان بسیار عجیب و لذت‌بخش بود و سرشار از حس حضور و خلسه‌ی استغراق در لحظه.

پ.ن:
واقعاً که انتظار ندارید بگویم موضوع جلسه چه بود؟!

# دانش آموز

# مدرسه

  • ۴ نظر
  • سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶
  • :: بداهه

به یک دلیل آبکی، و با یکی دو بار جلو و عقب کردنِ قرار، خودم را به حمید می‌رسانم: مردی تنها در آستانه‌ی فصلی سرد.
تابستان پارسال باید می‌دیدمش؛ آن‌قدر کارها روی هم ریخت که نشد که نشد.
باورش کمی سخت است. اما دوست رسانه‌ای من دارد تبدیل به یک دانشمند رسانه می‌شود و در این مسیر چقدر مشت لگد خورده و چقدر خون گریه کرده است.
سه ساعت حرف زدیم و من بار دیگر وجدان کردم که «رفیق» قدیمی‌اش بهتر است.

# حمید

  • :: بداهه

باید صبر می‌کردیم.
باید ده سال صبر می‌کردیم تا عصر یک جمعه‌ی سرد، این طور بی‌تکلف، خسته و ناهار نخورده به خانه‌ی‌مان بیایی؛ با دوقلوها بازی کنی؛ همان غذایی که در خانه داریم بخوری؛ با هم وانت بگیریم و بار ببریم و بیاریم و بستنی بخوریم و بروی.
ببین از ۸۶ تا ۹۶ چقدر راه آمده‌ایم!
.
.
اگر اعجاز قیصر همین بود که عشق را به مدرسه برده بود؛ اعجاز ما هم این بود که عشق را از مدرسه بیرون آوردیم.

# برادر

# قیصر

  • :: بداهه
  • :: پریشان

وقتی من و تو بچه‌هامون رو تربیت نکنیم، «من و تو» بچه‌هامون رو تربیت می‌کنه.

# تربیت

  • ۲ نظر
  • سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶
  • :: نغز

وقتی کسی می‌خواهد لاغر شود، یکی از اولین توصیه‌هایی که به او می‌کنند این است که شام نخور. کاری که برای اکثر افراد سخت نیست. اما فرض کنید چنان فقیرید که «نمی‌توانید» شام بخورید. آن‌وقت است که از صبح ذهنتان درگیر این مسئله است که برای شام باید چکار کنم؟ این تجربه چیزی است که نویسندگان یک کتاب جنجالی به آن می‌گویند کاهش «پهنای باند ذهنی»، چیزی که باعث می‌شود فقرا مداوماً تصمیمات بد بگیرند.

چرا فقرا این‌قدر تصمیم‌های بد می‌گیرند؟

مقاله‌ی بسیار خواندنی بالا را از دست ندهید.
هسته‌ی مرکزی ایده‌ی این مقاله، موضوع «پهنای باند ذهنی» است. موضوعی بسیار جالب که در این مقاله ربط آن به «فقر» را توضیح می‌دهد. اما کلاً موضوع قابل تأملی است.

# سبک زندگی

  • ۱ نظر
  • يكشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶
  • :: روایت امروز

فقط باید از قبل منتظرش باشی؛ وبلاگ خودش می‌آید و روبرویت می‌نشیند؛ دهان باز می‌کند و حرف می‌زند.
مکانش اما در این سال‌ها فرق کرده است:
دهه‌ی شصتی‌ها بعد از نمازجمعه؛
دهه‌ی هفتادی‌ها توی پارک؛
و دهه هشتادی‌ها توی کافه.

وبلاگ اما همچنان وبلاگ است.

# دبلیو

# دهه هشتادیا

# پسردایی

# کافه

  • :: بداهه
  • :: پریشان

و عشق
چشم مرا بست
و
مشت من
وا شد
...

# برادر

# قاب در قاب

  • :: پریشان

همه‌ی پاییز و زمستان، باران و برفی نباریده؛
زمین دو ماهی است که مدام -این طرف و آن طرف- می‌لرزد؛
هوا برای نفس کشیدن مناسب نیست؛
آدم‌ها توی خیابان‌ها ریخته‌اند، نان برای خوردنِ همه نداریم؟
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ

دقیقاً منتظر چه پیش‌نشانه‌های دیگری برای عذاب الهی هستیم؟

# توبه

  • :: بداهه

ای اهل ایمان؛
آیا دیگر وقت آن نرسیده است که وبلاگ بنویسید؟

# اینترنت

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶
  • :: بداهه

کمی قبل از این که تهران بلرزد، لرزیده بودم. سعدی‌ترین آدم روزگارمان رخ در نقاب خاک کشیده بود.
این چند روزه خیلی دست دست کردم که کمی درباره‌اش بنویسم؛ نشد.

 

خدا ما را و او را بیامرزد.
آمین

# سعدی

  • :: بداهه

بسم الله الرحمن الرحیم

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ
فَأَطَاعُوهُ
إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ

صدق الله العلی العظیم
سوره زخرف، آیه ۵۴



فرعون از واقعیت امر چندان غافل نبود، و به بی اعتباری این ارزش‌ها کم و بیش توجه داشت، ولی او قوم خود را تحمیق کرد، و عقول آنها را سبک شمرد و از وی اطاعت کردند، این شیوه فرعونی یعنی استخفاف عقول با شدت هر چه تمام‌تر در عصر و زمان ما بر همه جوامع فاسد حاکم است، اگر فرعون برای نیل به این هدف وسائل محدودی در اختیار داشت طاغوتیان امروز با استفاده از وسائل ارتباط جمعی، مطبوعات، فرستنده‌های رادیو تلویزیونی، و انواع فیلم‌ها، و حتی ورزش در شکل انحرافی، و ابداع انواع مدهای مسخره، به استخفاف عقول ملت‌ها می‌پردازند، تا در بی‌خبری کامل فرو روند و از آنها اطاعت کنند، به همین دلیل دانشمندان و متعهدان دینی که خط فکری و مکتبی انبیا را تداوم می‌بخشند وظیفه سنگین در مبارزه با برنامه استخفاف عقول بر عهده دارند که از مهم‌ترین وظائف آنها است.

تفسیر نمونه. ج ۲۱ . ص ۸۸

# رسانه

# غرب

  • ۰ نظر
  • يكشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶
  • :: روایت امروز
  • :: ذکر

بر مزار آیت‌الله قرآن را می گشایم.
صفحه‌ی آخر سوره‌ی مریم است.
تا بحال از این زاویه ندیده بودم:
وقتی سوره‌ی مریم تمام می‌شود، سوره‌ی طاها شروع می‌شود؛ با داستان موسی و برادر خوبش: هارون.

# خانواده

  • :: ذکر
  • :: پدر مقدس

سوزاندیَم که دلم خام‌تر شود
وحشی شدی، غزلم رام‌تر شود

آهو برای چه باید زمان صید
کاری کند که خوش‌اندام‌تر شود؟

جز اینکه از سر جانش گذشته تا
صیاد نابغه ناکام‌تر شود

آدم برای نشستن به خاک تو
باید نترسد و بدنام‌تر شود

چیزی نگفتی و گفتی نگویم و
رفتی که قصه پرابهام‌تر شود

+
چیزی از ماجرای اثرِ پروانه‌ای سه‌شنبه‌ی قبل نمی‌دانی؛
چیزی از چهره و لحن کلامِ سربازِ راننده‌ی جمعه نمی‌دانی؛
پس صبح شنبه این شیرآهو را فرستادی که چه شود؟
++
الحمدلله چراغِ صاد به مدد این همراهانِ پریشان احوال، خاموش‌شدنی نیست.

# دوست

# میم.پنهان

  • :: بیت
  • :: پریشان

+ افتاده را لگد نمی‌زنند؛ مخصوصاً که عزیزت باشد.
++ خشت خام و آینه و جوان بخورد توی سر پیری که نتواند برای عزیزش کاری بکند.
+++ اثر پروانه‌ایِ نوشتن یک مطلب در وبلاگ، یک پیامک است و یک دیدار و مطلبی دیگر در یک وبلاگ. همین قدر هم غنیمت است.

# محمدم

  • :: پریشان
قرآن کریم
رساله آموزشی
هنر شیعه
گنجور
واژه یاب
ویراست لایو
تلوبیون